زنگ تجربه

برای آموزش ریاضی به دخترم هیچ مطالعه ای نداشتم و فقط بر اساس خواسته ها و تمایلات دیانا و اینکه پایه یادگیری ریاضی دانستن مفهوم شمارش و درک آن است، عمل کردم. و بعد در وبلاگ دوست عزیزم الهه مطالب مفیدی در این زمینه خواندم و خوشحال شدم از اینکه تقریبا در همین راستا عمل می کنم. آموزش مفهوم شمارش را خیلی وقت است که شروع کردم یعنی از حدود یک سالگی ( دیانا دو سال و نه ما سن دارد) وقتی که می خواستم به او اسباب بازی یا خوراکی و یا هر چیز قابل شمارش را بدهم برایش می شمردم. این دو تا اسباب بازی است و یا این سه تکه سیب است و ... . تا حالا که خودش را مشتاق دانستن تعداد و شمارش یافتم. هر چه که دستش بود از من می پرسید اینها چند تا هستند و خوب من هم ...

جمع و جور کردن وسایل و مرتب کردن اتاق جزء اولین آیتم های مسوولیت پذیری در نظر من هستند. وقتی که دیانا خیلی کوچکتر بود هر شب بعد از پایان بازی اتاق را مرتب می کردم و به او نشان میدادم که وقتی بازی تمام شد باید همه چیز را سر جای خودش بگذاریم . از حدود دو و نیم سالگی شروع به آموزش کردم. خیلی کار خسته کننده ای بود. کودکم آنطور که من می خواستم و از او توقع داشتم به حرف نمی کرد و در نهایت با خستگی و عصبانیت خودم کارها را تمام می کردم. (مسلما توقع من از کودکم متناسب با سن او نبود) چیزی که این روزها و بیشتر از همیشه به چشم من می آید بازیگوشی دیانا است. یعنی دوست دارد همه چیز در غالب بازی باشد و حوصله اش از کارهای جدی سر می رود. خوب من هم یک باز...